ناظم آخوند اف درمورد علی اکبر محمد قلی زاده می نویسد:مرکزتوزیعی در تبریز ایجاد شده بود که توسط میرزا علی اکبر محمد قلی زاده نشریه ملا نصرالدین به تمام نقاط ایران فرستاده می شد.

میرزا جلیل تعریف می کند زمانی میرزا علی اکبر را در تبریز زندانی کردند وبعد اورا به دولت روس تحویل دادند، به او پابند زده وسوار گاری کرده به همراه صد نفرقزاق به نخجوان فرستادند.

میرزا علی اکبر به زبانهای ترکی و فارسی تسلط کامل داشت. وی شخصی حاضر جواب، خنده رو وشیرین سخن بود،خوب تار می زد و آواز می خواند.

میرزا علی اکبر درست یک سال پس از بازگشتن از تبریز در سن 50 سالگی، جان خود را از دست می دهد. حمید خانم همسر میرزا جلیل در باره آخرین روزهای زندگی برادر همسرش چنین می نویسد: «میرزا علی اکبر سلامت خود را باز یافته بود و شروع به زندگی کرد. او به رایون ها می رفت. یک بار که در کردستان بود پالتویش را می دزدند. میرزا علی اکبر شدیدا سرما می خورد ودر راه مریض شده ودر آق دام به رختخواب می افتد. سپس مشخص شد که اوبه بیماری ذات ریه مبتلا شده است. در اواسط مارس میرزا جلیل رفت واو را به خانه آورد توسط دکتر معالجه می شود ولی بهبود نمی یابد. عفونت به تمام روده هایش نیز گسترش یافته بود. بعلت شیوع بیماری حصبه بیشتر مردم گرفتار شده بودند. از میرزا علی اکبر، خاله سعادت وپسرش جمیل مواظبت می کردند ولی عمرش کفاف نداد ودر 22 مه 1922.م اول خرداد 1301.ش فوت کرد و مرگ او برای میرزا جلیل تاثیر شگرفی می گذارد.

با تجلیل از خاطره های به یاد ماندنی و جانفشانیهای این آزاده مرد آذربایجان و فرستادن دورود، یادش را گرامی بداریم.