ایرج زارع در باره هنر طنز تصویری می نویسد: «کاریکاتور ترکیبی است از نقاشی، طنز، انتقاد، روزنامه نگاری، نکته سنجی، جامعه شناسی وکاریکاتوریست موفق، باید دارای همه این مشخصات را دارا  باشد. اکنون کاریکاتور، به عنوان ابزار مهمی در مطبوعات به شمار می رود و روزنامه ها ی معروف جهان بخشی از روزنامه شان را به کاریکاتور اختصاص داده اند. گاهی این گونه تصور می شود که کاریکاتور وسیله ای است برای استهزای شخصیت ها، موقعیت های اجتماعی و. . . در حالی که به هیچ وجه این طور نیست و کاریکاتور بیشتر جنبه انتقادی وبه نمایش در آوردن شخصیت ها و سازمان ها را دارد.

حرف آخر،کاریکاتوریست، تنها به این ختم نمی شود که خنده برلب شما بیاورد، او گاهی با کاریکاتور خود می تواند شما را بگریاند ودر پژواکی اعتراض آمیز شما همصدا شود.

 درنهایت، در یک روزنامه، کاریکاتور زبان بین المللی است.»

ویکی دیگر از کاریکاتوریست ایرانی نیز، طنز تصویری را این چنین معرفی می کند:

«کاریکاتور اوضاع واحوال زمانه را به نقد می کشد واین نقد از مسیر طنز مححق می  شود که گستره طنز «نقد» را هم در بر می گیرد. طنز نگاهی منتقدانه و متفکرانه به پدیده های زندگی است. گاهی فلسفه و اندیشه ودرونیات و فردیات را می کاود وگاه اجتماع، سیاست وفرهنگ را زیر ذره بین می برد ودر هر شکل، تزلزل انگاره های غلط را با اغراق به نمایش می گذارد شاید اگر کاریکاتور را صرفا محل جستجو در کلیات امور انتزاعی بدانیم و مکان آن را پای دیوار نمایشگاه ها فرض کنیم تمامی مشکلات  حل شود. اما وقتی در مطبوعات انعکاس می یابد که از ابتدا چنین بوده است انتظار دیگری به همراه می آورد. این که خصلت ظرفی را که در آن عرضه شده است به خود بگیرد. یعنی ارتباط را ملموس با مخاطبان برقرار کند و مباحث طرح شده را در سطح جامعه، در دایره تاملات خود قرار دهد همان طور که روزنامه ها آیئنه تمام نمای تحول های جامعه هستند. کاریکاتور ی که درچنین بستری عرضه می شود، باید  با ظرف خود همگن باشد وگر نه هر روز آن در رسانه ای پر مخاطب چه جا و مکانی دارد؟

بزرگنمایی نواقص به معنای پوچ گرایی و نیست انگاری کاریکاتورریست نیست اتفاقا او انسانی است  کمال گرا و دقیقا به همین دلیل کجیها را با اغرقاقی خیال پردازانه به تصویر می کشد. چرا که امید به محو آنها دارد. همان طوری که نیشتری تیز، نقاط متعفن و چرکین را پشت پوستی به ظاهر سالم پنهان شده اند، مقابل چشم ظاهر کاریکاتور پوسیدگی منشها وکنش ها را نمایش می دهد. کاریکاتور زیباست. اما زیبایی شناسی آن با هنر ظریفه ای مانند منیاتور یا منبت همسان نیست. گاه همین زشت نمایی، مایه زیبایی کاریکاتور است . جسارت توام  با آگاهی درورود به امور سیاسی و اجتماعی روز، ویژگی بارز و مشترک تمامی کاریکاتوریستها های مطرح مطبوعات از آغاز پیدایش این پدیده بوده است. گاه برای این آرمان، جسارت و آرمان گرایی بهای سنگینی پرداخته اند.»جلیل محمد قلی زاده با نبوغ خاص خود، با دور اندیشی، این مهم را با نکته سنجی، از هنر طنز تصویری به عنوان یک ابزار کارساز ژورنالیستی حد اکثربهره را برد. در واقع آنچه بیشتر مطالب طنز آمیز و افشا گرانه  روزنامه ملانصرالدین را جاندار و تکمیل می کرد،کاریکاتورهای جالب ونشات گرفته از واقعیات تلخ زندگی توده های مردم بود.در این کاریکاتورها صحنه هایی از حیات فردی و اجتماعی ملل شرق منعکس ودر آن ها عوامل عقب ماندگی مسلمان به وضوح نشان داده شده است و سیستم طبقاتی، چگونگی معیشت مردم، اوضاع سیاسی- اجتماعی جوامع شرق نزدیک با اسنادی کم نظیر به تصویر کشیده شده است. چرا که به قول شهاب الدین «وقتی طنز نویس و کاریکاتوریست که(که طنز نگار می تواند باشد) به عیب های جاری و نهفته برخورد می کند، آنها را زیر ذره بین چندان بزرگ می کند که هیچ کدام از جنبه های زشت آنها از نظر پنهان نماند . . . برای آن که  یک کاریکاتور مورد توجه و قبول عامه قرار گیرد، باید دارای این ویژگی باشد:« یک  کاریکاتور باید بیش از یک عکس به اصلش شباهت داشته باشد.

به هیئت مادی که عکس نشان می دهد، اندکی هم شباهت های روحی و معنوی اضافه کند. کاریکاتورهایی که به اصل خود شباهت نداشته باشند، چونان افترا های ناشایست، زشت شمرده می شوند. وظیفه کاریکاتور، خواه به صورت جمله و خواه تصویر باشد، به جهت داشتن جنبه ترتیتی آنست و نباید هم مخالف تربیت باشد»

ویا به قولی:« اعتبار کاریکاتور به عنوان یک شاخه هنر در داشتن اصاالت و نزدیک بودن به ویژگی های یک کار  فنی تکامل یافته است . . . اصالت کاریکاتور برسه پایه استوار است : 1- اندیشه و تفکر 2- تصویر 3- طنز

از این سه، جوهر طنز، شخصی ترین و خالص ترین بخش را می سازد و هنرمند کاریکاتوریست به عنوان یک امر ذاتی با آن در گیر است.

برای نخستین بارکاریکاتور با پیدایش نشریه ملا نصرالدین در ایران مطرح شد. انتشار و نفوذ این نشریه با تصاویری که حاوی روحیه جدیدی از زندگی بود، موجب فراهم آمدن انگیزه و ایجاد زمینه مساعد در اذهان و قلم نقاشان ایرانی شد. در واقع کاریکاتور در ایران، ره آورد دوچیزبه شمار می آید: نخست دوران مشروطیت ودوم پیدایش نشریه ملا نصرالدین.»

تصویر سازان روزنامه اغلب از هنرمندان و نقاشان حرفه ای بودند که یا به سبب های ملی و شهروندی، از زندگی اجتماعی و تضادهای موجود آگاه بودند یا این که تحت تاثیر ونظارت مستقیم جلیل محمد قلی زاده بدان راه می یافتند. چنان که  موضوع تصاویر اولیه ملا نصر الدین از طرف جلیل محمد قلی زاده طرح می شد وبا نظرات خود او توسط «شلینگ» و«روتر» دو نقاش بنام تفلیس ترسیم می شد. این دو شخصیت از تصویر سازان دائمی روزنامه بودند ودر راه انداختن روزنامه کمک های زیادی به محمد قلی زاده و دیگران کرده اند.

هر گاه نامی از روزنامه ملا نصرالدین به میان بیاید، نام این دو تن با افتخار بر زبان جاری خواهد شد. شلینگ و روتر از آغاز روزنامه ملانصرالدین، همکاری خود را با آن آغاز کردند وتا سال 1911.م تقریبا اکثر تصاویر روزنامه بدست این دوتن و عظیم عظیم زاده تصویر شده است.

سایر تصویر سازان روزنامه بی شمارند وبه علت نبودن مجال شرح و بسط، فقط به ذکر نام  بعضی اکتفا می شود. اینان عبارت بودند از :«بندیکت رافائیلویچ تلنقاتور» ، «دورش» ،«   گرینوسکی» ، « وگیلاذره» ، « یوسف وزیر » ، « خلیل موسایف» ، « ع. ابراهیم زاده» ،« غضنفر خالقوف » ، « اسماعیل آخوندوف» ، « امیر حاجی وف» ، « حسین علییوف» و. . . بودند. این تصویر سازان از ملیت های مختلف بودند و هر کدام در دوره ای تصاویر روزنامه را ساخته اند.» در میان این هنرمندان نقش عظیم زاده برجسته تر وکارش که خلاق تیپ های شرقی بود نمایان تر است.

عظیم زاده یگانه نقاش حرفه ای آذربایجان در آن زمان و بنیانگذار مکتب کاریکاتور آذربایجان بوده است.